اصلاح
دیدگاهها و ایجاد نگرشی صحیح
به زن که این امر می بایست در خلال آموزش از دوران مهد کودک تا دانشگاهها و از
طریق رسانه های جمعی انجام پذیرد، تا هم مشارکت زن و نقش او در عرصه های مختلف به
رسمیت شناخته شده و هم مشارکت مرد در خانه پذیرفته شود .
به
گزارش سرویس نگاه ژرف خبرگزاری زنان ایران "ایونا" ، در بخشی از مقدمه
مقالهی مهناز عابدی کارشناس ارشد خانواده آمده: توسعه ابعاد مختلف دارد و توجه به ابعاد توسعه بدان معناست
که توسعه یک پدیدة
چند وجهی و قانونمند است و برای تحقق آن می بایست شرایط و زمینه هایی فراهم شود .
به طور کلی توسعه در ابعاد اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، پایدار و انسانی
قابل بررسی است . حال این سوال مطرح است که در ابعاد توسعه کدام بعد از اهمیت و
اولویت بیشتری برخوردار است و چرا ؟ آیا توسعه اقتصادی محور توسعه است یا توسعه
سیاسی و یا سایر ابعاد توسعه ؟ بسیاری از جوامع تنها یک بعد از ابعاد توسعه را مدنظر
قرار داده و در جهت تحقق آن می کوشند . غافل از اینکه تمامی ابعاد فوق در تعامل و
ارتباط متقابل با یکدیگر می باشند و توجه به یک بعد و غفلت از ابعاد دیگر نمی تواند
موجبات توسعه جوامع انسانی را فراهم آورد . امروزه از میان ابعاد توسعه ، بعد
انسانی توسعه مورد توجه قرار گرفته است ؟ حال باید دید که چرا توسعة انسانی امروزه از
اهمیت و الویت بیشتری نسبت به سایر ابعاد توسعه برخوردار است ؟
جایگاه
و پایگاه انسان در توسعه :
اساس
تشکیل جوامع انسانی ، رفع نیازهای انسان است . بطور کلی انسان موجودی است
نیازمند و نیازهای وی در سه سطح گسترده قابل طبقه بندی است .
اول نیازهای زیستی و
فیزیولوژیکی مانند : خوراک ، پوشاک و مسکن و ...
دوم
نیازهای روانی مانند : کسب
آگاهی ، کسب امنیت ، ارتقاء و تعالی ، فرار از تاریکیها و ناشناختها ، لذت
بردن از معنویت ( هنر ، زیبایی و ... ) ، لذت بردن از حیات و جهان هستی ، ارتباط با
صاحب کائنات .
سوم
نیازهای اجتماعی مانند : نیاز به تشریک مساعی جمعی در حل
مسائل ، مشکلات و تنگناها و ... نیاز به همدلی ، پاسخ به نیازهای جنسی .
جایگاه
و پایگاه زن در توسعه :
جامعة انسانی از دو جنس
زن و مرد تشکیل شده است . زنان نیمی از جمعیت انسانی جامعه را تشکیل می دهند .
اگر نقش و جایگاه انسانی را بعنوان اساس و محور توسعه پذیرفته باشیم ، منطقاً
باید نقش وجایگاه زن را نیز بعنوان نیمی از جمعیت انسانی جوامع در توسعه پذیرا باشیم
.
به
گزارش ایونا ، زنان تا دیروز
موجوداتی فراموش شده بودند و به مشارکت آنها در امور و فعالیتهای
اجتماعی توجهی نمی شد و فعالیت آنان را به وظایف خانه داری، همسرداری و بچه داری
محدود کرده بودند و زنان نیز بعنوان یک باور این مسأله را پذیرفته بودند .
اما
امروزه یکی از مباحث توسعه نفی نابرابری جنسی و نفی تبعیض میان زن و مرد است .
امروزه جایگاه زن درمبحث توسعه بعنوان بحثی اساسی مطرح شده و بحث آموزش
زنان و دختران بعنوان
مادرانی که اولین عاملین انتقال ارزشها ، هنجارها ، فرهنگ ،آداب و رسوم و سنتها مطرح
می شود و از اهمیت فراوانی برخوردار شده است .
به
گزارش ایونا ، در بخشی از این
مقاله آمده است: براساس تحقیقات علمی مشخص شده است
که زنان آگاه و اندیشمند ، فرزندان آگاه تربیت میکنند این درحالیست که
آگاهی نیز اساس توسعه
است .
اما
آنچه مسلم است این است که امروزه زنان در برخی
موارد به گونه ای به حوزهی زندگی خصوصی یعنی خانواده رانده شده و از دخالت
در سیاست و نقشهای
اجتماعی محروم شده اند. اگر چه زنان توانستند در غرب حق رای را بدست بیاوند اما
این حق رأی منجر به شهروند سیاسی شدن کامل آنها و پذیرش آنها در مشارکت سیاسی نشد
.
البته در برخی موارد کوششهای جنبشهای فمنیستی بی نتیجه نبوده است و در
تغییر نگرشها و اصلاح
بینشها نسبت به مشارکت زن تاثیر زیادی داشته است اما هنوز زنان از جایگاه لازم در
مشارکت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی برخوردار نشده اند ودربرخی
جوامع بهگونه
ای مورد طرد نهادهای سیاسی رسمی واقع شده اند و مشارکت آنان هنوز در
بسیاری از جوامع مورد
پذیرش واقع نشده است .
راهکارهایی در
بهره گیری از مشارکت اجتماعی زنان :
برای
استفاده از مشارکت اجتماعی زنان و بهره گیری از حضور فعال آنان در عرصه های مختلف
باید خانواده ها را از مناسبات دموکراتیک بین زن و مرد برخوردار نمود تا زنان
بتوانند علاوه بر پاسخگویی به انتظارات اجتماعی به نیازها و خواسته های خویش نیز
بپردازند و بدان پاسخ مثبت دهند .
این
امر حاصل نمی شود مگر در سایه شناخت و تحلیل و
بررسی ماهیت مناسبات زن و مرد در خانوادهها و دستیابی به عناصر تاثیرگذار بر آنها
و ارائه راهکارهایی جهت تبدیل این عناصر .
به
گزارش ایونا ، در واقع آگاهی
بخشی و آموزش زنان و
مردان از ضروریات بهره گیری از مشارکت زنان است . آموزش مهارتهای لازم به
زنان جهت رشد توانمندیهای آنان نیز باید مورد توجه قرار گیرد .
برای
این منظور ابتدا باید زنان را از موقعیت اجتماعی و منافع خود آگاه ساخت
و آموزشهای لازم را
به منظور کسب مهارتها و توانمند سازی آنان انجام داد چرا که زنان همواره بدلیل آن
که مهارتها و تخصصهای لازم را برای تصدی مسئولیتها ندارند به کنار رانده شده اند .
حال آنکه نگرش سنتی حاکم بر جوامع در مورد زن ، اساساً هیچ زمینه ای را برای متخصص
شدن و توانمندی سازی زنان بوجود نیاورده است . همچنین می
بایست در کنار تاکید بر
حضور زنان در نهادهای نمایندگی سیاسی ، بر کسب کامل حقوق شهروندی آنها نیز تاکید
کرد .
حقوق
شهروندان براساس تعریف سال 1950 مارشال بر سه گروه از حقوقی که حکومت به
افراد اعطا کرده متمرکز است . یعنی حقوق مدنی ، سیاسی و اجتماعی . حقوق مدنی عبارت
است از : حقوق لازم برای آزادی فردی ـ آزادی شخصی ، آزادی بیان و اندیشه و دین ، حق
دخل و تصرف در اموال خود و عقد قراردادهای قانونی و حقوق قضایی.
حقوق
سیاسی شامل حقوق انتخاب و مشارکت در هیئتهای
برخوردار از قدرت سیاسی می شود و حقوق
اجتماعی شامل یک طیف کامل از حق رفاه وامنیت اقتصادی گرفته تا حق سهم بری کامل از
میراث اجتماعی و حق برخورداری از یک زندگی متمدنانه مطابق با معیارهای رایج در جامعه است
. دستیابی به امور
فوق می تواند ما را در رشد و شکوفایی تمامی
افراد جامعه ، تشکیل خانوادهی مشارکتی بر اساس مناسبات صحیح بین اعضای آن و در نهایت
ایجاد جامعة مدنی یاری نماید و زمینه های دستیابی به توسعه موزون را فراهم آورد |