نقش زنان در توسعه

عنوان مقاله: نقش زنان در توسعه
نویسنده: دکتر سید مهدی الوانی - مژگان ضرغامی فرد
منبع: تدبیر - شماره 113 - 1380


چکیده
نقش زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جهان در فرایند توسعه آن گونه که باید وشاید مورد توجه قرار نگرفته است و از این رو تلاشهایی در سراسر دنیا آغاز شده است تااین غفلت را جبران کند.
واردکردن مسئله جنسیت در فرایند توسعه ، اصول مختلفی چون رفاه ، برابری ،فقرزدایی ، کارآیی و توانمندسازی زنان را مطرح کرده و همین طور تقسیم نقشها، انتظارات جامعه از زنان و مردان و ساختارهای جنسیتی مورد توجه قرار گرفته است . برای سازماندهی مناسب زنان و توانمندسازی آنان در فرایند توسعه ، برنامه ریزی و اقدامات اصولی مورد نیاز است که طلیعه آن در دنیا قابل مشاهده است .در مقاله حاضر، ضمن بررسی وضعیت زنان در فرایند توسعه دیدگاههای "زنان درتوسعه " "WID" و "جنسیت و توسعه " "GAD" مورد بحث قرار گرفته و همین طور به برنامه ریزی پروژه های توسعه با درنظر گرفتن مساله جنسیت در آنها و استراتژی های توجه به زنان و جنسیت در توسعه پرداخته شده است .

مقدمه
باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان ، زنان هستند برای دستیابی به توسعه ضروری است زنان مانند مردان در فرایند توسعه مشارکت کرده و به طور کامل از نتایج آن بهره جویند. ولی متاسفانه از بسیاری جهات در فرایند، توسعه ، زنان مورد غفلت قرار گرفته اندو به آنان توجهی در خور نشده است .
به طور نمونه شورای همکاری کانادا"1991" "1"، آمار زیر را ارائه کرده است "2":
67 % ساعات کار جهان به زنان تعلق دارد. "تقریبا همه کارهایی که در محیط خانه صورت می گیرد به وسیله زنان انجام می پذیرد. آنها حدود 18 ساعت در روز کار می کنند";
10 % درآمد جهان را زنان به دست می آورند. "زنان یک سوم نیروی کار رسمی را درجهان تشکیل می دهند اما در کارهایی که اشتغال دارند پایین ترین مزد به آنان پرداخت می شود و بیش از مردان نسبت به بیکاری آسیب پذیرند".
1 % از دارایی جهان در اختیار زنان است . "زنان نیمی از مواد غذایی جهان را تولیدمی کنند اما به ندرت مالک زمین بوده و به سختی می توانند وامی دریافت کنند".
دو سوم بی سوادان جهان را زنان تشکیل می دهند.
- زنان بیش از همه ، در زمینه اولویت پیشگیری از بیماری بر مداوا و نیز بهبود وضعیت بهداشتی خانواده خود پیشگام بوده اند.
اگرچه 90% کشورهای جهان دارای تشکیلاتی برای پیشرفت پایگاه اجتماعی زنان هستند باوجود این ، به دلیل آموزش کم ، عدم اعتماد به نفس و کار و مسئولیت سنگین ترخویش ، حضور بسیار اندکی در سطوح مختلف تصمیم گیری دارند.
برای مقایسه وضعیت توسعه کشورها، برنامه توسعه ملل متحد "UNDP" در سال 1990 شاخصهای متفاوتی ابداع کرده که یکی از آنها "شاخص توسعه انسانی " "4""HDI"است که شامل مولفه های - میانگین سواد - طول عمر افراد و - درآمد است . ولی باتوجه به اینکه این شاخص ، نابرابری و اختلاف در جنسیت را نشان نمی داد، شاخص توسعه مربوط به جنسیت "5""GDI" را پیشنهاد کرد که درآن ، همان متغیرهای HDI برای هر دوجنس و به منظور نشان دادن نابرابری بین آنها مورد استفاده قرار می گیرد.
در گزارش توسعه انسانی "1998" این شاخص برای 163 کشور محاسبه و آنها از این نظر طبقه بندی شده اند. رتبه اول کشور کانادا با مقدارGDI=940% و کشور ردیف آخر"361" نیجر با مقدار GDI=196% است .
مقدار این شاخص برای ایران در سال موردنظر 707% و در مرتبه 92 قرار دارد.
"جدول شماره 1"

"جدول شماره 1": شاخص GDI برای تعدادی از کشورها "1998"



رتبه GDI ارزشGDI نام کشور

باتوسعه انسانی بالا
1 940% کانادا
7 925% فرانسه
56 751% برزیل
79 664% لیبی
باتوسعه انسانی متوسط
63 735% سورینام
68 707% لبنان
92 643% ایران
117 503% کنگو
118 497% زیمبابوه
باتوسعه انسانی پایین
120 478% میانمار
124 455% کامرون
162 196% نیجر
163 165% سیرالئون
متوسط کل
736% جهان
564% کشورهای درحال توسعه
888% کشورهای صنعتی


SOURCE: HUMAND DEVELOPMENT REPORT"6"

آمارهای ارائه شده نشان می دهد که وضعیت زنان در فرآیند توسعه نامساعد بوده و به آنان به عنوان یک عامل بنیادی توجه کافی نشده است .

دیدگاه زنان در توسعه "7""WID"
برای شناسایی دستاوردهای گذشته و امروزین زنان در جوامع جهانی ، تشویق به رشد و توسعه بیشتر و توانمندی زنان در زمینه های فردی و اجتماعی ، سازمان ملل سالهای 1976 تا 1985 را دهه زنان نامید که این دهه شاهد ارائه مقالات و کتابهای بسیاری درباره ارتباط و نقش زنان بااشکال مختلف توسعه هستیم .
در ابتدا "دیدگاه زنان در توسعه " مطرح شده و این دیدگاه ارتباط نزدیکی با رویکردفمینیستی لیبرال آمریکایی و نظریه نوسازی دارد که به شناسایی نقش و مقام زنان درفرآیند توسعه می پردازد."8"
این دیدگاه در اوایل دهه 1970 برای بهبود وضع تحصیلات ، فرصتهای اشتغال ،مشارکت سیاسی و رفاه اجتماعی و فردی و باملاحظه این مسئله به وجود آمد که زنان ازفرصتهای اقتصادی و اجتماعی محروم بوده و یا اینکه در فرآیند توسعه به نحوی درگیرمی شوند که از حقوق ، آزادی و امکان دستیابی به منابع مورد نیاز خود محروم می شوند|"1980|,ROGERS"خطمشی های عمومی در این زمینه شامل رفاه ، برابری ، فقرزدایی ،کارآیی و توانمندسازی "EMPOWERMENT" بوده است .
"1989|,MOSER"
در دهه زنان ، تلاشهای گسترده ای از سوی ملل مختلف برای شناسایی نقش زنان درتوسعه و مشارکت آنان در فرآیند توسعه انجام گرفت و شرایط مادی زنان تا حد زیادی بهبود یافت .
ولی این دیدگاه اثربخشی کمتری در بهبود قدرت اقتصادی و اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان در مقایسه با مردان داشته است . فمینیست ها در انتقاد به دیدگاه زنان درتوسعه به دو مشکل اشاره کرده اند:
1 - پیشرفت کند در تساوی بین زنان و مردان از جهت قدرت و امکان دستیابی به منابع .
2 - در حاشیه قراردادن زنان در مورد هدفگذاریهای توسعه و دستیابی به آنها."9"
باتوجه به اینکه دیدگاه زنان در توسعه فقط در دو زمینه فقرزدایی و کارآیی موفق بوده و زنان را به عنوان نیمی از جمعیت جهان در نظر گرفته است که باید نیازهای آنان تامین شود، مسئله برابری حقوق مردان و زنان که منشا تقسیم نقشها، کار و سود حاصل از آن وشکل گیری سنتها، آداب و فرهنگ در مورد زنان است ، نادیده گرفته شده است .

دیدگاه جنسیت و توسعه "10""GAD"
دیدگاه زنان در توسعه به ساختارهای جنسیتی موجود توجه چندانی نداشت بلکه برفناوری تاکید کرده و به همکاری زنان در طرحهای معمول و در دست اجرا توجه داشت .این مسئله موجب پدیدآمدن دیدگاه "جنسیت و توسعه " "GAD" در سال1980 شد که بیانگر رویکرد فمینیستی - سوسیالیستی است که ارتباط میان ساختارهای خانواده وساختارهای عمومی را بررسی می کند تا علت تمایزها و تفاوتهای میان این دو ساختار رادر مورد زنان کشف کند."11"
این دیدگاه تنها به مسائل مربوط به زنان بر نمی گردد بلکه به ساخت اجتماعی وسپردن نقشهای اجتماعی به زنان و مردان و انتظارات مشخصی که جامعه از ایشان داردنیز ارتباط می یابد. این مفهوم همچنین ماهیت مشارکت زنان را در محیط فعالیت ، اعم ازدرون و بیرون خانه تحلیل می کند و به طبقه بندی کار زنان که در آن کار "خانه " نادیده گرفته شده است ، دست می یازد.
در چهارچوب تحلیل جنسیت در کشورهای مختلف ، پنج نوع سیاستگذاری برای تغییر موقعیت زنان اجرا شده یا در حال اجراست که عبارتند از:"12"
الف " دیدگاه رفاه و خیریه که بر نقشهای خانه داری و مادری زنان تاکید کرده در صددنوعی یاری رساندن به زنان در زمینه های بهداشتی ، تغذیه ، تنظیم خانواده و از این نوع موارد است ;
ب " دیدگاه حقوقی که در پی ایجاد حقوق برابر میان زنان و مردان است . در این دیدگاه برنقش فعال زنان در روند توسعه اقتصادی از راه مشارکت در بازار کار تاکید می شود;
ج " دیدگاه ضد فقر، که بر کسب درآمد از طریق واردکردن زنان در طرحهای کوچک درآمدزا تاکید می شود. در کشورهای در حال توسعه اولین گام برای پیشرفت زنان ، نیازمندخط مشی ملی است که نیازهای ناشی از فقر را برآورده سازد و زیرساختهای اجتماعی مناسبی را ایجاد کند. علاوه براین باید بر سیاستهای کاهش نابرابریها علیه زنان به طورصریح تمرکز شود;
د " دیدگاه کارآیی ، در این دیدگاه این نظریه دنبال می شود که با کاراکردن زنان از راه مشارکت دادن آنها در توسعه اقتصادی و اجتماعی و کسب منزلت اجتماعی لازم ، زنان می توانند به برابری و موقعیت مناسب دست پیدا کنند;
ح " دیدگاه تواناسازی ، که بر فعالیت سازمانی و همکاری و همفکری در بین زنان برای کسب قدرت تاکید می شود.
در مجموع تا قبل از سال 1980 در سطح بین المللی سیاستهای توسعه ای درباره زنان برای حل مسائل رفاهی آنان وجود داشت ولی در نگرش جدید آنها نه تنها دریافت کننده کمکها هستند بلکه تولیدکننده ، مشارکت کننده و در عین حال برخوردار از امکانات به دست آمده از فرایند توسعه نیز هستند.

برنامه ریزی پروژه های توسعه و زنان
اولین و مهمترین راهکار برای تحقق توسعه ، برنامه ریزی درست و اصولی آن است .متاسفانه تاکنون نقش زنان در مراحل مختلف توسعه به طور کامل مورد توجه نبوده و یااثر فرایند توسعه بر وضعیت زنان مشخص نشده است ، ناتوانی برنامه های توسعه در این رابطه تاثیر و نتیجه این برنامه ها را محدود کرده است .
رشد اقتصادی ، کارآیی پروژه ها و عدالت اجتماعی احتیاج به نظریه های جدید درتوسعه دارد که باید در برگیرنده نقش زنان نیز باشد. پروژه ها از جمله وسایل اولیه هستندکه دولتها و سازمانهای بین المللی برای سوق دادن منابع در جهت فرایند توسعه از آنهااستفاده می کنند. به دلیل عدم وجود یک چارچوب تحلیلی مناسب برای درنظر گرفتن زنان ، آنها در تحلیل این پروژه ها نادیده گرفته می شوند. لازم است در هر مرحله از سیکل پروژه زنان و سطوح مشارکت آنان در پروژه به صورت زیر مشخص گردد:"13"
همان طور که ملاحظه می گردد زنان را باید در تمام مراحل سیکل پروژه با مطرح کردن سوالاتی درنظر گرفت و نیازهای آنان را برطرف ساخت .





استراتژی های اصلی جنسیت در توسعه
دخالت مسئله جنسیت در برنامه های توسعه به استراتژی ها و پویشهایی باز می گرددکه هدفهای پاسخ به جنسیت را در دستورات ، سیاستها، طرحها و خدمات بخشهای متنوع سازمان وارد کرده و موجب بهبود آموزش اعضای سازمانها برای تفکر در مورد موضوع جنسیت و اختصاص امکانات کافی برای انجام فعالیتهای پاسخ به جنسیت در برنامه های دولت خواهد شد. برخی از استراتژی های پیشنهادی بدین شرح اند:"41"
استراتژی اول : واردکردن آگاهی و حساسیت جنسیتی در تحصیلات ، آموزش منظم وبرنامه های دولت .
برنامه های دولت باید حساسیت جنسیتی را در میان دست اندرکاران سیاست و مجریان توسعه و گروههای ذیربط بگستراند. به طوری که متضمن نکات زیر باشد:
پی بردن به این واقعیت که تفاوت نقشهای زن و مرد و انتظارات جامعه از این دو، ازهنجارهای اجتماعی نشات گرفته و همین امر به اقدامات تبعیض آمیزی علیه زنان منجرگردیده است ;
اعتقاد به اینکه روابط انسانی باید بر اصول برابری ، عدالت و کنشهای متقابل و برکناراز تبعیض استوار باشد;
دست زدن به تلاش بی وقفه به منظور ریشه کن کردن هر نوع تبعیض در محیط خانه ومحل کار.
استراتژی دوم : بهبود دستیابی برابر به منابع ، فرصتها و منافع .
که این برابری شامل برابری مشارکت "مشارکت زنان در کلیه امور و برنامه های دولت "،برابری دسترسی به فرصتها "رفع موانع قانونی و رویه ای "، برطرف کردن موانع اجتماعی و فرهنگی "الگوها و کلیشه های سنتی " در برابر مشارکت کامل زنان ، تقویت برنامه های آموزشی برای کارفرمایان ، کارگران و مخصوصا زنان و....
استراتژی سوم : تولید مواد آموزشی مناسب برای مسئله جنسیت و ریشه کن کردن تعصبات منفی نسبت به ترقی زنان و اعتقاد به برابری اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی .
استراتژی چهارم : به رسمیت شناختن نقشهای چندگانه زنان در تدوین قانون ، سیاستها وبرنامه های دولت .
به منظور پیشبرد برنامه های پاسخ به جنسیت ، هر سازمانی باید با آگاهی کافی مقدمات اجرایی که منجر به پیگیری منافع زنان می گردد را تنظیم کند.
استراتژی پنجم : طرح ، تطبیق و آزمون و فنون و ابزارهایی که تولید و درآمد زنان راافزایش داده و از سختی کار آنها می کاهد.
تکنولوژی هایی که زنان را در تلاشهای تولیدی یاری می کند و از سختی کار آنهامی کاهد. باید توسط دولت تعبیه گردد.
استراتژی ششم : نوآوری و نقشهای غیر سنتی برای زنان و مردان .

نتیجه گیری
در عصر ما توسعه هدفی والاست که در ایران و دیگر کشورها مورد توجه سیاستمداران مجریان امور بوده و کوششهای بسیاری در زمینه تحقق آن صورت پذیرفته است اما در این میان توجه چندانی به بحث جدی زنان ، به عنوان یکی از ارکان مهم توسعه نشده است . برای رفع این خلا باید تلاشهای گسترده ای برای مشارکت زنان درتوسعه صورت پذیرد و استراتژی های جهانی به بوته آزمون نهاده شده و مناسب ترین آنان به کار گرفته شوند.
دستیابی به هدفهای جنسیت و توسعه به هیچ روی کار آسانی نیست و حمایت همه افراد در سطوح مختلف دستگاههای دولتی و مجریان را می طلبد. این امر مستلزم کوششی است آگاهانه تا به مدد آن بتوان علائق و شور زنان و مردان را در جهت ترقی اجتماعی و اقتصادی به حرکت درآورد و از آن بهره جست . تحقق این مهم همچنین نیازمند وقوف کامل نسبت به نقشها، روابط و تلاشهای زنان و مردان در عرصه حیات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی است . علاوه بر این لازم است برای ارزشگذاری فعالیتهای گوناگون اقتصادی و غیراقتصادی ، چارچوبی تدارک شود. از این گذشته رسیدن به هدفهای توسعه ، به اندیشه و اقدامی جدی نیاز دارد که جهتی انسانی داشته و برای حل مسائل جنسیت الهام بخش باشد و آینده جامعه و نیازهای مردان و زنان را در هر سنی درک کند و برای تحقق این نیازها، همه مساعی خود را به کار گیرد.
افزون براین ، اقدامات دیگری باید صورت پذیرد، اولا قبل از هرچیز لازم است هدفهای جنسیت و توسعه به خوبی روشن شود و در متن برنامه ها و دستاوردهایی که درکشور دنبال می شود قرار گیرد. ثانیا چون این مفاهیم تازگی داشته و با راه و رسم متعارف اندیشه توسعه سنتی سازگار نیست از این رو باید یک گروه طرفدار جنسیت در سازمانهابه وجود آید و برای تحقق این اهداف مجدانه تلاش کند.
بدین ترتیب باید در جهت سازماندهی مناسب زنان ، توانمندساختن آنها، توجه به منافع و سهم آنها در جریان توسعه و برخورداری از مواهب توسعه ، برنامه ریزی لازم صورت پذیرد تا توسعه ای مناسب ، متوازن و پایدار تحقق یابد که هدف آن تعالی وکرامت انسان اعم از زن و مرد است .

پانوشت ها:
1- CANDADIAN COUNCIL FOR INTERNATIONAL COOPERATION.

2- MARMEL. ANITA & SIMON JUDI "WOMEN AND WORLD DEVELOPMENT" OEF INTERNATIONAL, WASHINGTON, 1991, P.8.

3- UNITED NATIONS DEVELOPMENT PROGRAM

4- HUMAN DEVELOPMENT INDEX

5- GENDER DEVELOPMENT INDEX

6- UNDP "HUMAN DEVELOPMENT REPOT" 1998

7- HUMAN IN DEVELOPMENT "WID"

8- HTTP://WWW.GOOGLE.COM/ZDNET.COM."WHATISWID

9- ANNE MARTIN'S PRESS "GETTING INTITUTIONS RIGHT FOR WOMEN IN DEVELOPMENT" NEWYORK, 1997, P. 2

10- GENDER AND DEVELOPMENT "GAD"

11 - غفاری ، غلامرضا "زنان و توسعه اجتماعی " مجله حقوق زنان ، شماره 10.
12 - همان منبع .
13- SADIK, NAFIS "INCORPORATING WOMEN INTO POPULATION AND DEVELOPMENT "UNFPA, NEWYORK, 1990, P. 7

14- MARMEL & SIMON, P:79-96

دکتر سید مهدی الوانی : استاد دانشگاه علامه طباطبائی
مژگان ضرغامی فرد: عضو هیئت علمی دانشگاه اسلامی کار
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد