نقش زنان در جنبش مشروطیت

نقش زنان در جنبش مشروطیت :



زنان از این مرحله در جنبش مشروطیت نقش دارند .  زنان در لحظه لحظه ی این حرکت مهم سیاسی اجتماعی حضوری چشمگیری داشتند.هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند ، زنان نیز عهده دار مسئولیتهای مهمی بودند.آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسئولیت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.  ۱

 (یکی از زنان به نام زن حیدر خان تبریزی و گروهش وظیفه داشتند در موقع شلوغی با چماقهایی که در زیر چادر خود پنهان کرده بودند از جان علما محافظت کنند .) در مهاجرت صغری هم همراه با سید محمد طباطبایی و سید عبدا... بهبهانی زنان نیز حضور داشتند. همان طور که میدانیم عین الدوله سعی می کرد مظفر الدین شاه را در بی خبری قرار دهد در چنین شرایطی زنان برای آگاه کردن شاه از وضع موجود پیش قدم میشوند و هنگامی که شاه برای دیدار امیر بهادر به منزل وی میرفت، فرصت را غنیمت شمرده و گرد کالسکه ی او را میگیرند و فریاد میزنند:" ما آقایان وپیشوایان دین را می خواهیم، عقد ما را آقایان بسته اند... ای پادشاه اسلام اگرروس و انگلیس با تو طرف شوند ،شصت کرور ملت ایران، به حکم این آقایان جهاد می کنند." ۲

حتی در جریان آزاد کردن شیخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری زنان نقش زیادی را ایفا کردند به طوری که ما شاهد درگیری آنها با سربازان هستیم .در مورد تحصن در سفارت انگلیس هم زنان تصمیم به مشارکت گرفتند-اما هنوز نگرانی از تماس نزدیک با اجانب نامسلمان مانع ا ز تحقق خواست آنان می شد.با این حال زنان ناامید نشدند.در همین جریان تحصن در سفارت انگلیس زنی یک دسته اسکناس به حاجی محمد تقی نامی می دهد و میگوید: این پول را خرج متحصنین کنید . سرانجام مشروطه خواهان پیروز شدند اما...اما ازآنجا که اکثرا" اندیشه ی مرد ایرانی بسته بوده واستبداد ومرد سالاری در جزء جزء بدنه ی این جامعه ریشه دوانده است،متأسفانه با تشکیل مجلس ،زنان نه حق انتخاب داشتند ونه حق انتخاب کردن.....

"درواقع در ردیف اطفال واتباع بیگانه به حساب آمدند." ۳ واین جز استبداد مطلقه و استقرار نظام مرد سالار هیچ چیز دیگری نمی تواند باشد. در جریان تضعیف مشروطه توسط محمد علی شاه،اتحادیه ی غیبی نسوان از متمم قانون اساسی دفاع کرد.محمد علی شاه افراد زیادی را جهت ضربه زدن به مشروطه تحریک می کرد.دراین دوره شاهد حمله ،قتل وغارت زیادی هستیم.د راین برهه ی زمانی نیز زنان ازهیچ گونه کمک جانی ومالی دریغ نکردندواین مطلب مؤید ایثارو شعورفوق العاده ی زن ایرانی است. اوج مخالفت محمد علی شاه به توپ بستن مجلس بود. دراین حادثه وقتل عام مشروطه خواهان ،تنها زنان جرات یافتند پیکر جوانان مجاهد را از زمین بردارندوبعد از استیلای مجدد مستبدین،منزل عمه ی میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل محل استقرار مشروطه خواهان بود. ۴

ولی با همه ی این فداکاریها،باز هم شاهد تضییع حقوق زنان در جامعه هستیم،زیرا مانند سال 1324 ه.ق.د رنظام نامه ی انتخاباتی که در تاریخ 12ذیقعده ی 1329 به تصویب مجلس رسید باز به صراحت زنان از حق انتخاب شدن و انتخاب نمودن محروم شدند.




1- عبد الحسین ناهید، زنان ایران در جنبش مشروطه ، تبریز، احیا،1360،ص55.

2-احمد کسروی تبریزی ، تاریخ مشروطه ی ایران،تهران، امیرکبیر، چاپ پانزدهم،1369،ص69.

3-ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان،تهران،آگاه ،نوین،چاپ چهارم1362،ص62.63.

4- بشری دلریش،زن در دوره ی قاجار، ص180.

زنان، پیشروان توسعه روستایی


کشاورزی و دامپروری در اقتصاد ایران حائز اهمیت است. از سال 1368 تا 1373 بخش کشاورزی 8/27 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران (GDP) را تشکیل داده و 1/26 درصد از جمعیت فعال کشور در این بخش به تولید اشتغال داشته‏اند. بخش زیادی از صادرات کشور، محصولهای کشاورزی و روستایی است. زنان روستایی نیمی از جمعیت روستایی کشور هستند و در تمامی فعالیتهای تولیدی دوشادوش مردان به تولید و سازندگی اشتغال دارند. این نوشته با ارائه آمار، سعی در تبیین نقش این تولیدکنندگان خستگی‏ناپذیردارد.


زنان و توسعه کشاورزی



زنان روستایی بیشتر فعالیتهای تولیدی در بخش کشاورزی را انجام می‏دهند. طبق آمار موجود حدود 5/6 میلیون نفر از زنان روستایی به طور مستقیم در کاشت، داشت و برداشت محصولهای‏کشاورزی حضور فعال دارند. علاوه بر این، دختران روستا از کودکی به فعالیت کشاورزی و دامپروری مشغول می‏شوند.


تهیه غذا و نگهداری غلات و حبوبات در روستاهای کشور توسط زنان صورت می‏گیرد. زنان روستایی همانند مردان در پرورش دام و طیور نقش مهمی دارند. در مناطق شمال کشور پرورش کرم ابریشم و زنبور عسل هم بر عهده زنان است. حتی در بازارهای محلی، زنان محصولهای تولیدی خود را برای تأمین درآمد خانواده به فروش می‏رسانند. آنان در واقع بازاررسانی و بازاریابی محصولهای کشاورزی را به نحو مطلوبی اجرا می‏کنند. زنان روستایی در تصمیم‏گیری کشت محصولهای زراعی هم نقش دارند اما تصمیم‏گیری نهایی با مردان است. زنان مسن در خانواده‏های روستایی اهرم اصلی تصمیم‏گیری در خانه و مزرعه هستند.





هر چند مطابق قانون مدنی کشور، زن و مرد باید حقوق یکسانی در خصوص مالکیت زمین، دام و فرصتهای شغلی داشته باشند اما وضعیت مالکیت زنان به طور کامل روشن نشده است! بویژه در روستاها، مالکیت زنان هنوز ناشناخته است.در کشورهای دیگر مالکیت زراعی هم بر عهده زنان است. در آفریقا اشتغال زنان به کشاورزی 80 درصد، در آمریکای لاتین 40 درصد و در آسیا حدود 72 درصد است که هر زنی می‏تواند مالک هر قطعه زمینی شود اما در ایران نوعا حتی سهم مشخصی از درآمدهای تولیدی ندارند!

بنا بر گزارش سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) در برخی از کشورها به ویژه آفریقا زنان دو برابر مردان به فعالیتهای کشاورزی اشتغال دارند. به عنوان مثال در تانزانیا، سالانه مردان 1800 ساعت و زنان حداقل 2600 ساعت به کشاورزی می‏پردازند.

در کشور ما، توسعه کشاورزی بدون حضور زنان روستایی معنی ندارد و اینان همواره پیشروان توسعه کشاورزی هستند و علاوه بر خانه‏داری، سخت‏ترین فعالیتهای تولیدی و کشاورزی را شبانه‏روزی انجام می‏دهند. حدود 85 درصد فعالیتهای دامداری و صنایع لبنی در روستاها توسط زنان اجرا می‏شود و آنان در برخی تولیدات کشاورزی و باغی 100 درصد حضور فعال دارند. برنامه‏ریزان و سیاستگذاران کشور باید به نقش این گمنامان صحنه‏های تولید بیشتر توجه کنند و به حقوق و سهم آنان رسیدگی شود تا در فرآیند توسعه روستایی و توسعه اقتصادی کشور حضوری فعالتر داشته باشند و مشارکت آنان تضمینی برای تحول در تولید بخش کشاورزی باشد.


مشارکت تولیدی زنان روستایی



شیرواره و پول‏واره از قدیمی‏ترین تشکلهای همیاری و تعاون زنان روستایی است. این تعاونیها، مشارکت جمعی زنان در تولید را نشان می‏دهد. تعاونیهای تولیدی ابزار اصلی در فرآیند توسعه روستایی است. در تعاونیها، مشارکت گروهی در تولید ایجاد شده و خلاقیت و استعداد زنان روستایی بارور می‏شود. نمونه تعاونیهای تولیدی در کشورهای دیگر هم وجود دارد. «سیوا» در کره جنوبی و «تعاونی پس‏انداز» در بنگلادش و دیگر کشورها به صورت بسیار فعالی وجود دارد و تولیدات آنها به بازارهای بین‏المللی هم صادر می‏شود.

علاوه بر تعاونیهای تولیدی قدیم، قبل از انقلاب شرکتهای سهامی زراعی به وجود آمد که حضور زنان در این شرکتها بسیار ناچیز بود و فقط مردان سهم داشتند. پس از انقلاب، جهادسازندگی و دیگر سازمانهای مرتبط با روستاها، تعاونیهای تولیدی و خدماتی تشکیل دادند که باعث شد حضور زنان روستایی بسیار چشمگیر شود. شرکتهای تعاونی فرش دستباف به عنوان بازوی توانمند در حمایت اقتصادی از تولیدکنندگان و بافندگان فرش و گلیم تشکیل شد. تشکیل این تعاونیها در سال 1364 آغاز شد و اکنون 500 تعاونی تولید فرش دستباف وجود دارد که اعضای آن بیشتر زنان روستایی هستند. همچنین در بعضی مناطق کشور از جمله مازندران، زنان در شرکتهای تعاونی تولید ابریشم، زنبورداری و خدمات مشارکت فعال دارند و حدود 90 درصد از فعالیتهای تولیدی را با همکاری یکدیگر اجرا می‏کنند.



حضور زنان روستایی در این فعالیتهای تولیدی گروهی، زمینه‏های مناسبی برای مشارکت آنان در توسعه روستایی است و در صورت سازمان‏دهی دقیق به عنوان نیروهای کارآمد در توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور خواهند بود.

شبکه زنان تولیدکننده روستایی از طرحهای مهم جهادسازندگی برای هدایت و بهبود فعالیتهای تولیدی زنان روستایی است که در 19 استان کشور به اجرا در آمده است. این شبکه به طور گسترده‏ای شغلهای صنعتی، کشاورزی و دامپروری زنان روستایی را زیر پوشش قرار می‏دهد. وجود این شبکه‏ها به ویژه برای زنان بی‏سرپرست و جویای کار، اهمیت خاصی دارد و باعث نمود بیشتر مشارکت زنان روستایی می‏شود.


زنان و عمران روستایی


توسعه روستایی نیاز به برنامه‏ریزی دارد و در برنامه توسعه روستایی باید تمامی نیروهای فعال یک کشور یا منطقه در آن شرکت داشته باشند. زنان روستایی به دلیل وضعیت فرهنگی نامناسب، در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دخالت کمتری داشته‏اند.

هدایت و سازمان‏دهی حدود 12 میلیون نفر از جمعیت روستایی که دختران و زنان هستند، از اهمیت فوق‏العاده‏ای برخوردار است. مشارکت زنان در عمران روستا و بهسازی روستا مورد توجه سازمانهای مختلف بوده است تا این قشر سخت‏کوش در تصمیم‏گیریهای اجتماعی و فرهنگی سهیم باشند.

دفتر مشارکت و بسیج مردمی جهادسازندگی از سال 1363 طرحهای گوناگونی به اجرا گذاشته است و در عرصه‏های منابع طبیعی، آبخیزداری، بهداشت و طرحهای عمرانی و زیربنایی همیاری روستاییان را مورد توجه جدی قرار داده است.

طرح تشکیل گروه سازندگی زنان روستایی از دیگر اقدامهای جهادسازندگی برای جلب همکاری زنان در عمران روستا است. همچنین تشکلی برای رفع مشکلات خاص زنان روستایی تشکیل خواهد داد!

بدیهی است، بدون حضور زنان روستا، عمران و توسعه روستایی تحقق نمی‏یابد. بنابراین باید زمینه‏های حضور آنان را فراهم کرد. حتی می‏توان گفت بدون حضور زنان روستایی در عمران اجتماعی روستا، اهداف توسعه روستایی تحقق نمی‏یابد. لذا برای رسیدن به اهداف توسعه روستایی باید آموزش، ترویج و سازمان‏دهی زنان را در اولویت قرار داد تا راهبردهای اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی با حضور زنان روستایی کامل شود.

جایگاه و پایگاه زن در مباحث توسعه


اصلاح دیدگاهها و ایجاد نگرشی صحیح به زن که این امر می بایست در خلال آموزش از دوران مهد کودک تا دانشگاهها و از طریق رسانه های جمعی انجام پذیرد، تا هم مشارکت زن و نقش او در عرصه های مختلف به رسمیت شناخته شده و هم مشارکت مرد در خانه پذیرفته شود .


به گزارش سرویس نگاه ژرف خبرگزاری زنان ایران "ایونا" ، در بخشی از مقدمه مقاله‌ی مهناز عابدی کارشناس ارشد خانواده آمده: توسعه ابعاد مختلف دارد و توجه به ابعاد توسعه بدان معناست که توسعه یک پدیدة چند وجهی و قانونمند است و برای تحقق آن می بایست شرایط و زمینه هایی فراهم شود . به طور کلی توسعه در ابعاد اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، پایدار و انسانی قابل بررسی است . حال این سوال مطرح است که در ابعاد توسعه کدام بعد از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است و چرا ؟ آیا توسعه‌ اقتصادی محور توسعه است یا توسعه سیاسی و یا سایر ابعاد توسعه ؟ بسیاری از جوامع تنها یک بعد از ابعاد توسعه را مدنظر قرار داده و در جهت تحقق آن می کوشند . غافل از اینکه تمامی ابعاد فوق در تعامل و ارتباط متقابل با یکدیگر می باشند و توجه به یک بعد و غفلت از ابعاد دیگر نمی تواند موجبات توسعه جوامع انسانی را فراهم آورد . امروزه از میان ابعاد توسعه ، بعد انسانی توسعه مورد توجه قرار گرفته است ؟ حال باید دید که چرا توسعة انسانی امروزه از اهمیت و الویت بیشتری نسبت به سایر ابعاد توسعه برخوردار است ؟


جایگاه و پایگاه انسان در توسعه :

اساس تشکیل جوامع انسانی ، رفع نیازهای انسان است . بطور کلی انسان موجودی است نیازمند و نیازهای وی در سه سطح گسترده قابل طبقه بندی است .

اول نیازهای زیستی و فیزیولوژیکی مانند : خوراک ، پوشاک و مسکن و ...

دوم نیازهای روانی مانند : کسب آگاهی ، کسب امنیت ، ارتقاء و تعالی ، فرار از تاریکیها و ناشناختها ، لذت بردن از معنویت ( هنر ، زیبایی و ... ) ، لذت بردن از حیات و جهان هستی ، ارتباط با صاحب کائنات .

سوم نیازهای اجتماعی مانند : نیاز به تشریک مساعی جمعی در حل مسائل ، مشکلات و تنگناها و ... نیاز به همدلی ، پاسخ به نیازهای جنسی .

 

جایگاه و پایگاه زن در توسعه :

جامعة انسانی از دو جنس زن و مرد تشکیل شده است . زنان نیمی از جمعیت انسانی جامعه را تشکیل می دهند . اگر نقش و جایگاه انسانی را بعنوان اساس و محور توسعه پذیرفته باشیم ، منطقاً باید نقش وجایگاه زن را نیز بعنوان نیمی از جمعیت انسانی جوامع در توسعه پذیرا باشیم .

به گزارش ایونا ، زنان تا دیروز موجوداتی فراموش شده بودند و به مشارکت آنها در امور و فعالیتهای اجتماعی توجهی نمی شد و فعالیت آنان را به وظایف خانه داری، همسرداری و بچه داری محدود کرده بودند و زنان نیز بعنوان یک باور این مسأله را پذیرفته بودند .

اما امروزه یکی از مباحث توسعه نفی نابرابری جنسی و نفی تبعیض میان زن و مرد است . امروزه جایگاه زن درمبحث توسعه بعنوان بحثی اساسی مطرح شده و بحث آموزش زنان و دختران بعنوان مادرانی که اولین عاملین انتقال ارزشها ، هنجارها ، فرهنگ ،‌آداب و رسوم و سنتها مطرح می شود و از اهمیت فراوانی برخوردار شده است .

به گزارش ایونا ، در بخشی از این مقاله آمده است: براساس تحقیقات علمی مشخص شده است که زنان آگاه و اندیشمند ، فرزندان آگاه تربیت می‌کنند این درحالیست که  آگاهی نیز اساس توسعه است .

اما آنچه مسلم است این است که امروزه زنان در برخی موارد به گونه ای به حوزه‌ی زندگی خصوصی یعنی خانواده رانده شده و از دخالت در سیاست و نقشهای اجتماعی محروم شده اند. اگر چه زنان توانستند در غرب حق رای را بدست بیاوند اما این حق رأی منجر به شهروند سیاسی شدن کامل آنها و پذیرش آنها در مشارکت سیاسی نشد .

البته در برخی موارد کوششهای جنبشهای فمنیستی بی نتیجه نبوده است و در تغییر
نگرشها و اصلاح بینش‌ها نسبت به مشارکت زن تاثیر زیادی داشته است اما هنوز زنان از جایگاه لازم در مشارکت سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی برخوردار نشده اند ودربرخی جوامع به‌گونه ای مورد طرد نهادهای سیاسی رسمی واقع شده اند و مشارکت آنان هنوز در بسیاری از جوامع مورد پذیرش واقع نشده است .


راهکارهایی در بهره گیری از مشارکت اجتماعی زنان :

برای استفاده از مشارکت اجتماعی زنان و بهره گیری از حضور فعال آنان در عرصه های مختلف باید خانواده ها را از مناسبات دموکراتیک بین زن و مرد برخوردار نمود تا زنان بتوانند علاوه بر پاسخگویی به انتظارات اجتماعی به نیازها و خواسته های خویش نیز بپردازند و بدان پاسخ مثبت دهند .

 این امر حاصل نمی شود مگر در سایه شناخت و تحلیل و بررسی ماهیت مناسبات زن و مرد در خانواده‌ها و دستیابی به عناصر تاثیرگذار بر آنها و ارائه راهکارهایی جهت تبدیل این عناصر .

به گزارش ایونا ، در واقع آگاهی بخشی و آموزش زنان و مردان از ضروریات بهره گیری از مشارکت زنان است . آموزش مهارتهای لازم به زنان جهت رشد توانمندیهای آنان نیز باید مورد توجه قرار گیرد .

برای این منظور ابتدا باید زنان را از موقعیت اجتماعی و منافع خود آگاه ساخت و آموزشهای لازم را به منظور کسب مهارتها و توانمند سازی آنان انجام داد چرا که زنان همواره بدلیل آن که مهارتها و تخصصهای لازم را برای تصدی مسئولیتها ندارند به کنار رانده شده اند . حال آنکه نگرش سنتی حاکم بر جوامع در مورد زن ، اساساً هیچ زمینه ای را برای متخصص شدن و توانمندی سازی زنان بوجود نیاورده است .
همچنین می بایست در
کنار تاکید بر حضور زنان در نهادهای نمایندگی سیاسی ، بر کسب کامل حقوق شهروندی آنها نیز تاکید کرد .

حقوق  شهروندان براساس تعریف سال 1950 مارشال بر سه گروه از حقوقی که حکومت به افراد اعطا کرده متمرکز است . یعنی حقوق مدنی ، سیاسی و اجتماعی . حقوق مدنی عبارت است از : حقوق لازم برای آزادی فردی ـ آزادی شخصی ، آزادی بیان و اندیشه و دین ، حق دخل و تصرف در اموال خود و عقد قراردادهای قانونی و حقوق قضایی.

حقوق سیاسی شامل حقوق انتخاب و مشارکت در هیئتهای برخوردار از قدرت سیاسی می شود و حقوق اجتماعی شامل یک طیف کامل از حق رفاه وامنیت اقتصادی گرفته تا حق سهم‌ بری کامل از میراث اجتماعی و حق برخورداری از یک زندگی متمدنانه مطابق با معیارهای رایج در جامعه است .
دستیابی به امور فوق می تواند ما را در رشد و شکوفایی تمامی افراد جامعه ، تشکیل خانواده‌ی مشارکتی بر اساس مناسبات صحیح بین اعضای آن و در نهایت ایجاد جامعة مدنی یاری نماید و زمینه های دستیابی به توسعه موزون را فراهم آورد

نقش زن در توسعه انسانی

نقش زن در توسعه انسانی

توسعه، در عرف رایج عبارت است از «سرمایه گذاری در اموری که موجب وارد کردن تغییراتی در سازمان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نظام می گردد» جهت این تغییرات عموما به طرف رشد است و رشد کمی و کیفی را در بر می گیرد . در نهایت، حاصل این رشد; افزایش دائمی ثروت جامعه و درآمد ناخالص ملیاست . (1) (GNP)

این گونه از توسعه حاصل «نظام توزیعی » است که موازنه را در جهت منافع قشر قدرتمند حل نموده و ضرورتا قشر دیگر (عموما زنان) محروم شده اند . آثار این محرومیت نیز موضوعاتی مانند فقر، خشونت، اشتغال و غیره است که امروز بعنوان مشکلات زنان مطرح شده و سازمان ها و ارگان ها بدنبال حل آن ها هستند .

در سیستمی که مبنای قدرت اقتصادی توسعه کمی سرمایه است الزاما انسان به صورت کالا در آمده و در حکم ابزار عمل می کند و تقسیمات بهره وری از محصولات اجتماعی بگونه ای می شود که وسایل و امکانات به نفع یک قشر گشته و طبقه دیگر در استفاده از امکانات محروم می شوند . علاوه بر این محرومیت فرهنگی نیز در جوامع به اصطلاح «توسعه نیافته » قابل مشاهده است . زنان و اقشار محروم در توزیع اطلاعات و تولید آن هیچ سهمی ندارند . و کشورهای قدرتمند دریافت اطلاعات را به محرومین تحمیل کرده و منافع آن را به طرف خود انتقال می دهند; در نتیجه کار آمدی معادلات در انحصار صاحبان قدرتی می شود که به وسیله ابزارهای اجتماعی قدرت خود را توسعه داده اند و نهایتا جهت توسعه فرهنگی به نفع کسانی خواهد بود که قطب توسعه گشته اند .

در صورت تغییر معنای «بهره وری » معنای فقر و بسیاری از مفاهیم دیگر، مانند جهل و زمینه پیدایش آنها نیز تغییر خواهد کرد .

آیا زنان ذاتا از مردان کم هوش ترند و اختلاف فیزیکی باعث عقب ماندگی آنها است ؟ و یا اگر زنان مستضعف جهان در جایگاه واقعی خود قرار گیرند وضعیت بهتری می یابند؟

تا زمانی که توزیع به نفع قشر خاصی صورت گیرد، تحمیل محرومیت و آثار آن امری طبیعی است . در این صورت در کشورهای عقب مانده بیشتر شاهد بیماری های جسمی و روحی خواهیم بود اگر چه بیماری های روحی در عوامل مؤثر در فقر کشورهای توسعه یافته لحاظ نشده است .

لذا توصیه می شود که زنان، محور بررسی های خود را، آسیب شناسی از نحوه توزیع قدرت، ثروت، اطلاعات در وضع موجود جهان و ترسیم وضع مطلوب و مقایسه آن دو با هم قرار داده تا علت توسعه نیافتگی بعضی جوامع و بخصوص قشر زن مشخص شود و عواملی مانند نیازهای بشری اعم از فردی و اجتماعی ریشه یابی گردد و چگونگی روابط انسانی که منجر به کمبودهای موجود گشته در مقیاس جهانی شناسایی شود و باید بررسی شود آیا ابزارهایی که قدرت و ثروت را از یک طبقه به طبقه دیگر انتقال داده اند ابزارهای طبیعی (مانند توانایی ذهنی) بودند یا ابزارهای اجتماعی (مانند روابط انسانی .)



مفهوم توسعه انسانی در اسلام


توسعه ای که محور آن به جای رشد کمی، تکامل انسان باشد تنها در سایه ادیان الهی و آن هم دینی که دارای احکام اجتماعی است امکان پذیر است . رشد کمی و کیفی، مراحل نازل و ابتدایی نسبت به توسعه بر آن مقدم است . توسعه به معنای «بالا بردن قدرت کار آمدی در اجتماع » یا «افزایش و ارتقاء انسجام اجتماعی » (انسجام همه جانبه) است . لذا نمی تواند در یک بخش از جامعه حضور داشته و بخش دیگر فاقد آن باشد . در حقیقت وقتی تمام خصوصیات و اوصاف یک موضوع تغییر کند، موجب افزایش ظرفیت، شدت نسبت تاثیر و تغییر جهت آن موضوع می شود; در این صورت شاهد توسعه سازمانی هستیم .

به عبارت دیگر توسعه به معنای وارد کردن موضوعات و ارتباطات جدید در نظام یعنی ایجاد کننده وحدت و انسجام تازه ای است که قبلا نبوده . به عنوان مثال حساسیت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بانوان تغییر می یابد و آن گروه از زنان که موضوعات شخصی یا خانوادگی نزدشان از اولویت بالاتری برخوردار است و سطح بالاتر دستیابی به شغل و منصب اجتماعی (احیانا برابر با مردان) برای حضور در جامعه را مهم می شمارند . (2) با زنانی که با انتخاب یک آرمان خود را متعهد به تحقق جهان بینی الهی می دانند، تفاوت دارند .

منزلت برخاسته از این نوع نگرش است که توسعه انسانی و جایگاه رفیع تکاملی را برای زنان به ارمغان می آورد .

برای نمونه به جای این که زنان وقت خود را صرف پیدا کردن راه های حقوقی و قانونی برای رسیدگی و دست گیری از زنانی که در شرایط اجتماعی موجود با مشکلاتی مواجه هستند، نمایند; بهتر است به دنبال یافتن ریشه های ضعف زنان در تعیین موضوعات استراتژیک و تصمیم های جهانی باشند .

علت غفلت زنان از موضوعات آرمانی و جهانی و سرگرم شدن به موضوعات شخصی، نداشتن مسؤولیت و مناصب حساس در سطح ملی و یا بی اطلاع بودن از وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان می باشد .



چگونگی تغییر حساسیت زنان از سطح فردی به سطح تکاملی


اگر مفاهیمی چون توسعه، بر مبنای تکامل تعریف شود، افق نگرش به منزلت زن تغییر می یابد و قوانین و اصول نیز در سطح بین المللی متناسب با مراحل تکامل تدوین خواهد شد، فعالیت زنان منحصر به موضوعاتی که مستقیما به آنها مربوط است نخواهد شد; لذا نسبت به هر تصمیم بین المللی که غیر مستقیم زنان را محدود و متاثر می کند - تحریم های اقتصادی، فرهنگی و تصمیمات سیاسی سران که دارای حق و تو هستند - حساس شده و تقاضای تجدید نظر می نمایند .



توصیه و پیشنهاد به سازمانهای غیر دولتی زنان (NGO)


جمهوری اسلامی ایران به دلیل اصل دانستن «کرامت انسانی » دارای بهترین شرایط برای شناسایی امور و احقاق حق مستضعفین جهان از جمله زنان است . لذا راه حل هایی برای تغییر وضعیت موجود، به کلیه زنان جهان ارایه می نماید .

تا بتوانند از این پایگاه، فعالیت هایی را که در نظام های دیگر نمی توانند انجام دهند، (3) به مرحله عمل برسانند .

1 . زنان باید همبستگی اجتماعی خود را ارتقاء داده و بانوان مشخصی که دارای زمینه ذهنی آماده تری هستند می توانند شرایط رشد، پرورش، و تعالی حساسیت سایر زنان را تامین نموده و توجه آن ها را از مشکلات ریز اجتماعی به حضور در تصمیم گیری های کلان تشویق نمایند تا بتوانند در توسعه امنیت و آزادی مشارکت پیدا کنند .

2 . همبستگی اجتماعی باید از نظر فرهنگی، به توسعه تفاهم اجتماعی، از نظر اقتصادی، به توسعه تعاون و همکاری اجتماعی و از لحاظ سیاسی، به توسعه امنیت اجتماعی منجر گردد .

3 . هدف از فعالیت و مشارکت اجتماعی زنان; ارتقاء سطح فکری آنان در امور سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، مقابله با مظالم جهانی (نه مقابله با مرد و طرح برابری ها یا اختلاف جنسی) از طریق ایجاد حادثه و تغییر جهت حوادث جهان به نفع قشر مظلوم می باشد .

4 . توصیه به مسؤولین سازمان ملل و کنفرانس های بین المللی که در تنظیم و تصویب قوانین (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی) جهانی حقوق زنان را به طور کامل رعایت نمایند .

5 . بررسی و مطالعه در روش اطلاع رسانی، تنظیم اطلاعات، تکنولوژی، توزیع آن از طریق شبکه های اطلاع رسانی جهانی و مبارزه با طبقاتی شدن اطلاعات و فرهنگ به نفع قشر قدرتمند .

پیشنهادهای که برای دست یابی به این مهم ارایه می شوند عبارتند از:

الف: ارائه خدمات ساده و پیشرفته سازمانی به زنان جهان;

ب: بالابردن سهم تاثیر زنان در تغییر و توسعه شرایط اجتماعی; برای حل مشکلات اقشار مستضعف در جهت تکامل;

ج: بالا بردن سطح همکاری زنان در جهان;

د: ایجاد هم دلی، هم فکری،و همکاری با زنان مستضعف جهان .

امید است که پیشنهادات فوق مورد مطالعه و بررسی سازمان های غیر دولتی زنان در سطوح ملی، بین المللی و جهانی قرار گرفته و انجمن زنان مسلمان پژوهشگر شاهد نقطه نظرات کلیه ارگان های مربوطه باشد .

پی نوشت ها:

1) البته برای افزایش در آمد هر نوع وسیله و حرکتی را کشورهای قدرتمند برای خود مجاز می دانند .

2) هر چند که این تقاضای حضور در جامعه برای حل مشکلات هم نوعان خود باشد ولی افق در این نگرش با حساسیت در افق توسعه یافتگی کاملا متفاوت است .

3) حتی تصمیم گیری در نظامهای دموکرات باید در قالب یک چهار چوب خاص باشد و با منافع سازمانهای اداری آنان برخوردار نداشته باشد . بعبارت دیگر وقتی فعالیتهای زنان ارتقاء پیدا کرده و با چهار چوب یا قالب نظام استکباری اصطکاک پیدا کند، مانع ادامه فعالیت زنان خواهد شد .